این کارسوق که نام «سه روز با فیزیک» برای آن برگزیده شد، در روزهای ۲۹ تا ۳۱ مرداد ۱۳۸۳ در مرکز آموزشی میرزاکوچکخان رشت و برای حدود ۴۰ نفر از دانشآموزان راهنمایی و دبیرستان این مدرسه و مدرسهی فرزانگان رشت (که هردو از مدارس سمپاد هستند) برگزار شد.
این نخستین تجربهی من در برنامهریزی و مدیریت و شرکت در یک کارسوق بود. با همراهی دوستان بسیار خوبی که در این کارسوق سخنرانی ارائه دادند، فکر میکنم تجربهی بسیار موفقی از آب درآمد.
بعضی از این سخنرانیها کاملاً جنبهی آموزشی داشتند (منظورم این است که مثلاً تکمیلکننده یا گسترشدهندهی مطالب کتابهای درسی بودند)(مثلاً سخنرانیهای ۱ و ۳ و ۴ و ۵ و ۷ و ۱۰). بعضی دیگر از سخنرانیها خلاء کارهای آزمایشگاهی در آموزش فیزیک را تا حدی جبران میکردند (مثل ۲ و ۵ و ۷)، و برخی هم با هدف آشنا کردن دانشآموزان با شاخههای جدید و هیجانانگیز فیزیک برگزار شدند (مثل ۱ و ۶ و ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۱).
چکیدهی هر سخنرانی و اطلاعات مربوط به سخنرانیها را میتوانید در اینجا ببینید (HTML و PDF و DOC). این اطلاعات به شکل دفترچهای قبل از برگزاری کارسوق به دانشآموزان داده شده بود. (البته به خاطر ناهمانگی، متأسفانه دانشآموزان مرکز فرزانگان دفترچه را دریافت نکردند.) البته باید توضیح بدهم که این چکیدهها بیشتر برای ترغیب دانشآموزان به شرکت در برنامهها نوشته شدند و ریز همهی مباحث مطرح شده در سخنرانیها در آنها وجود ندارد.
فایلهایی هم از بعضی از سخنرانیها موجود است:
تعادل یک نِی آزمایش سادهای برای نشان دادن مفهوم مرکز جرم (مربوط به سخنرانی ۷)
نمایش لیوان پلاستیکی و سکهها آزمایشی دربارهی مرکز جرم، مرکز شناوری، و نیروی ارشمیدس (مربوط به سخنرانی ۷)
محاسبات کوانتومی اسلایدهای مربوط به سخنرانی ۱۱ (به زبان انگلیسی)
در دعوت از سخنرانها برای ارائهی سخنرانی در این کارسوق نوشتهای به آنان داده شد که شامل اطلاعاتی بود از قبیل: هدف از برگزاری کارسوق، شرایط و امکانات مدرسه، جدول زمانی کارها و قالبهای پیشنهادی برای ارائهی سخنرانی. البته تقریباً همگی سخنرانها از دوستان خوبم در دانشکدهی فیزیک دانشگاه شریف بودند و بیشتر آنها در این زمینه بسیار باتجربهتر از من بودند. این نوشته را میتوانید در اینجا ببینید.
در این کارسوق بعضی از سخنرانیها به صورت همزمان اجرا میشدند تا تعداد دانشآموزان شرکتکننده در هرکدام نصف شود. در عوض این سخنرانیها دوبار تکرار میشدند تا همهی دانشآموزان یک بار در آن شرکت کنند. (به جز سخنرانیهای ۴ و ۷ که یکی برای مقطع راهنمایی و دیگری برای دبیرستان بود.) هیچ کس یادش نیست که ترتیب اجرای سخنرانیها چه بود، زیرا متأسفانه در طول کارسوق این ترتیب چندین بار به خاطر مشکلات اجرایی در آماده کردن سخنرانیها و تخمینهای اشتباه در زمان اختصاص داده شده به هر سخنرانی تغییر کرد. فکر میکنم مهمترین ضعف این کارسوق در همین بینظمی آن بود. جنبهی دیگر بینظمی این بود که دانشآموزان برای شرکت در سخنرانیها گروهبندی نشده بودند و بدون این که ما نظارتی داشتهباشیم (که مثلاً در چه پایهای درس میخوانند یا آیا پیشنیاز لازم برای یک سخنرانی را میدانند یا نه) در برنامهها شرکت میکردند. خیلی خوب بود که برای همهی دانشآموزان شرکتکننده کارت شرکت در کارسوق صادر میشد و با گروهبندی مناسب دانشآموزان (مثلاً به ترتیب پایه یا براساس جنسیت) کارایی سخنرانیها افزایش پیدا میکرد؛ به عنوان مثال، سخنرانیای که برای دانشآموزان سالهای پایینتر اجرا میشد میتوانست کمی به زبان سادهتر از آنچه که برای سالبالاییها اجرا میشد باشد.
یک نوشته هم پیش از برگزاری کارسوق تهیه کردم که در آن توضیح داده شده بود که اصلاً کارسوق یعنی چه، و این که قرار است چنین کارسوقی در رشت برگزار شود؛ چیزی شبیه به گزارشی که مدرسه میتوانست به مسئولهای آموزشوپرورش بدهد یا به عنوان گزارش برگزاری این کار به آدمهای ناآشنا ارائه بدهد. هرچند که عملاً تنها استفادهای که از آن شد، زدن آن به روی برد مدرسه در طول برگزاری کارسوق بود. آن را میتوانید در اینجا ببینید (HTML و PDF).
در پایان کارسوق هم از دانشآموزان نظرسنجی کردیم و نظر آنها را دربارهی جنبههای مختلف هر سخنرانی و نیز کل کارسوق پرسیدیم. این نظرسنجی خیلی با عجله طراحی شد و استفادهی آماری خاصی از آن انجام نگرفت، ولی به هر حال خواندن نظرات بچهها دربارهی کارسوق برای ما بسیار روشنکننده و البته امیدبخش بود.